موضوعی که در میان مردم مورد بحث است وافرادی بر سریک موضوع باهم مشکل دارند ونمیتوان با علمیت و دقیق گفت که موضوعی که او اشاره میکند به قطع ویقین درست است .
این موضوع را چگونه میتوان به نتیجه رسید که کدام گوینده صادق است و واقعیت رابیان مینماید .
در جواب این مبحث باید به چند نکته مهم اشاره وتوجه داشت.
این نکته میتواندبر اساس موضوع ومحل و افرا دهر کدام متفاوت باشد، وبرای هرکدام متغیر از یکدیگر باشد .
بابیان یک مثال این موضوع را ساده سازی میکنیم:
به طور مثال زمانی که دو نفر با هم مجادله ودعوا کردنده اند،بر سر یک موضوعی در این دعوا ومجادله که ادامه پیدا کرده ومنجر به دعوای فزیکی شده است ، ویکی ازاین نفرات به صورت جزئی آسیب دیده است و از ناحیه سر دچار آسیب شده است ،حال برای حل وفصل این موضوع هر دوی این افراد به نزد قاضی میروند حال برای این که قاضی بداند حق باکدام یک از این افراد است به چه چیزهایی باید استناد کند وازآنها برای حل این موضوع استفاده کند ،بدیهی است که به عناوینی مانند چرایی درگیری، عامل شروع درگیری،مقصر مجادله و بعد ازاین ها حل این مجادله است .
آیا این مثال در همه موارد صادق است باید جوال داد که خیر قطعا صادق نیست وباید طبق هر موضوعی نسبت به خودش پیگیری وتبادل کرد تا به نتیجه ای قابل اعتماد گرفت .
حال نظرمرکزپژوهشی انقلاب وتمدن نوین اسلامی درباره این موضوع به شرح زیر است .
اول تجربیات :
تجربیات یک عامل مهم دراین موضوع است که بهترین سرفصل برای استناد است زیرا زمانی که انسان یک چیز را تجربه میکند علم به موضوع خواهد داشت که ۲به علاوه ۲ چهار میشود این یک اصل است.
بعضی از تجربیات نیز وجود دارد که به اشتباه است و نمیتوان به آن استناد کرد که ازموضوع ما خارج است ،وما فقط به مطالب مثبت می نگریم .
دوم مطالعات :
این عامل نیز یکی از عوامل مهم قابل استناد است برای نتیجه گیری خوب وقابل فهم ،انسان زمانی که مطالعه میکند این مطالعه یا کتابی که دردست دارد تجربیات یک فرد دیگر است که تمام تجربیات مثبت یا منفی خود رادراین کتاب برای خواننده بیان کرده است .
سوم تجربیات دیگران :
زمانی که انسان چاره ای جزاین نداشته باشد باید ازتجربیات دیگران استفاده کند،زمان هایی مانند وقت کم عدم دسترسی به منابع بالا،این موارد باعث ایجاد استرار بر این موضوع که از تجربیات دیگران استفاده کند ندارد.
نتیجه گیری
بعد از بیان این موضوعات باید به این نکته اشاره کنیم هر کدام از عوامل سه گانه قابل استناد همیشه مطمئن نیستند وگاهی متواند بر علیه کاری که دارید انجام میدهید باشد،یعنی همیشه این موضوع مثبت نیست که مثلا یک کتاب را خوانده ایم پس مطمئنن درست است خیر این گونه نیست ،ما نمیخواهیم کتاب را زیر سئوال ببریم بلکه باید به این نکته توجه کرد که نویسنده کتاب در محیط کامل متفاوت و به دور از دغدغه های ذهنی شما است ،پس نمی توان گفت که فلان نویسنده فلان مثال رازده است پس من باانجام فلان کار به فلان نتیجه میرسم ،قطعا این گونه نیست ما فقط این امکان را برای خود بایدایجاد کنیم که هرکدام از تجربیاتی که با محیط وشرایط ما سازگار است را به ذهن خودبسپاریم واز آن استفاده نماییم .
وبقیه این مثال ها نیز صادق است وباید با نهایت دقت رفتار کرد .